خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خسخس کردن
[فعل]
to wheeze
/wiːz/
فعل ناگذر
[گذشته: wheezed]
[گذشته: wheezed]
[گذشته کامل: wheezed]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
خسخس کردن
1.He was coughing and wheezing all night.
1. او تمام شب سرفه میکرد و (سینهاش) خسخس میکرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
wheely bin
wheelspin
wheelie
wheelhouse
wheeler-dealer
whelk
when
when can you start?
when did you get married?
when does a firefighter go to work?
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان