خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . صندلی کنار پنجره (هواپیما و ...)
[اسم]
window seat
/ˈwɪndoʊ sit/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
صندلی کنار پنجره (هواپیما و ...)
1.I reserved a window seat.
1. یک صندلی کنار پنجره رزرو کردم.
تصاویر
کلمات نزدیک
window of opportunity
window cleaner
window box
window blind
window
window shopping
window-pane
windowframe
windowpane
windowsill
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان