خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فلاکت
[اسم]
wretchedness
/ɹˈɛtʃᵻdnəs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فلاکت
بدبختی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نکبت
فلاکت
تصاویر
کلمات نزدیک
wretchedly
wretched
wrestling is all right. it's the national sport in our country.
wrestling
wrestler
wriggle
wriggle out of
wright
wring
wring someone's neck
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان