1 . شرایط
[اسم]

circumstances

/ˈsɜrkəmˌstænsəz/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 شرایط وضعیت

معادل ها در دیکشنری فارسی: جریانات شرایط
  • 1.due to circumstances beyond our control
    1. بنا بر شرایط خارج (فراتر) از کنترل ما
  • 2.Obviously we can't deal with the problem until we know all the circumstances.
    2. واضح است که ما تا زمانی که همه ی شرایط را ندانیم نمی توانیم به مشکل بپردازیم
  • 3.She died in suspicious circumstances.
    3. او در شرایط مشکوکی از دنیا رفت.
  • 4.Under no circumstances
    4. تحت هیچ شرایطی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان