خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تلویزیون مدار بسته
[اسم]
closed-circuit television
/kloʊzd-ˈsɜrkət ˈtɛləˌvɪʒən/
غیرقابل شمارش
1
تلویزیون مدار بسته
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تلویزیون مداربسته
1.The closed-circuit television in her shop
1. تلویزیون مدار بسته در مغازه او
تصاویر
کلمات نزدیک
closed syllable
closed shop
closed
close-up
close-knit family
closely
closeness
closer
closest friend
closet
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان