خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . توالت
2 . صندلی لگندار (برای بیماران)
3 . کمد
[اسم]
commode
/kəmˈoʊd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
توالت
مترادف و متضاد
toilet
2
صندلی لگندار (برای بیماران)
3
کمد
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
committed
commit
commiseration
commis chef
commentator
common
common bile duct
common cold
common corn salad
common dolphin
کلمات نزدیک
committee
committed
committal
commitment
commit a crime
commodious
commodity
commodore
common
common border
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان