خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خودروی کامپکت
[اسم]
compact car
/ˈkɑmpækt kɑr/
قابل شمارش
1
خودروی کامپکت
[خودرویی بزرگتر از یک خودروی مینی و کوچکتر از سدان]
1.I love compact cars.
1. خودروهای کامپکت را خیلی دوست دارم.
تصاویر
کلمات نزدیک
compact
comp
comoros
commuter train
commuter
compact disk
compadre
companion
companionable
companionship
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان