1 . مساعد
[صفت]

conducive

/kənˈduːsɪv/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more conducive] [حالت عالی: most conducive]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مساعد مناسب

معادل ها در دیکشنری فارسی: نتیجه‌بخش
مترادف و متضاد helpful leading
  • 1.an environment conducive to learning
    1. محیطی مساعد برای یادگیری
  • 2.The soft lights and music were conducive to a relaxed atmosphere.
    2. نور ملایم و موسیقی برای داشتن جوی آرامش بخش مساعد بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان