1 . بدحال
[صفت]

distressed

/dɪˈstrest/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more distressed] [حالت عالی: most distressed]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بدحال آشفته، پریشان

  • 1.When the baby was born, it was blue and distressed.
    1. وقتی بچه به دنیا آمد کبود و بدحال بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان