1 . خشک
[صفت]

dried

/draɪd/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خشک خشک کرده

معادل ها در دیکشنری فارسی: خشکانده
  • 1.dried food
    1. غذای خشک (کرده)
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان