1 . ماشین راندن
[عبارت]

drive a car

/draɪv ə kɑr/

1 ماشین راندن رانندگی کردن

  • 1.Her husband was driving the car at the time of the accident.
    1. موقع تصادف، شوهرش داشت رانندگی می‌کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان