[فعل]

to generate

/ˈʤɛnəˌreɪt/
فعل گذرا
[گذشته: generated] [گذشته: generated] [گذشته کامل: generated]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تولید کردن به وجود آوردن، ایجاد کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: ایجاد کردن پدید آوردن
  • 1.Selling food will increase the club's ability to generate income.
    1. فروش غذا توانایی باشگاه را در تولید درآمد [درآمدزایی] افزایش خواهد داد.
  • 2.The new development will generate 1,500 new jobs.
    2. اکتشاف جدید 1500 شغل جدید تولید خواهد کرد.
To generate energy
تولید کردن انرژی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان