1 . تواضع
[اسم]

humility

/hjuːˈmɪləti/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تواضع فروتنی، خشوع

معادل ها در دیکشنری فارسی: افتادگی خشوع شکسته‌نفسی فروتنی
مترادف و متضاد humbleness meekness modesty
  • 1.They might be very rich, but it wouldn't hurt them to show a little humility.
    1. آنها ممکن است خیلی ثروتمند باشند اما فکر نمی‌کنم کمی تواضع نشان دادن آزاری به آنها برساند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان