1 . سرخک
[اسم]

measles

/ˈmizəlz/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سرخک

معادل ها در دیکشنری فارسی: سرخک
  • 1.All our children have had the measles.
    1. همه‌ی بچه‌هایمان سرخک گرفته‌اند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان