خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . درصد
[اسم]
percentage
/pərˈsen.t̬ɪdʒ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
درصد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
درصد
1.Interest rates have risen by two percentage points.
1. نرخ بهره با دو درصد افزایش یافته است.
2.the percentage of air pollution
2. درصد آلودگی هوا
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
percent sign
percent
pepperoni
peppermint candy
peppermint
percentage sign
perceptible
perceptive
perch
percolate
کلمات نزدیک
percent
perceive
per se
per cent
per capita income
perceptible
perception
perceptive
perch
percolate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان