خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قرقاول (پرندهشناسی)
2 . (گوشت) قرقاول
[اسم]
pheasant
/ˈfeznt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
قرقاول (پرندهشناسی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
قرقاول
to hunt pheasant
قرقاول شکار کردن
2
(گوشت) قرقاول
roast pheasant
قرقاول بریان
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
doctor of philosophy
phasmida
phasmid
phasmatodea
phasianidae
phenomenal
phenomenally
philander
philippine
phillips screw
کلمات نزدیک
phd committee
phd
phase out
phase
pharynx
phenol
phenomena
phenomenal
phenomenal success
phenomenally
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان