خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . باربری
[اسم]
remover
/rɪˈmuːvər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
باربری
حمل بار
1.a firm of removers
1. شرکت باربری
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
remove
removal firm
removal company
remoulade sauce
remoteness
remuneration
renal
renal calculus
rendering
renewable
کلمات نزدیک
removed
remove the wheel.
remove
removal van
removal
remunerate
remuneration
renaissance
renaissance man
renal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان