Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تهمت
2 . عبارت توهینآمیز
3 . خط اتصال (موسیقی)
4 . بریدهبریده حرف زدن
5 . بدون وقفه از یک نت به نت دیگر رفتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
slur
/slɜːr/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تهمت
توهین، افترا
مترادف و متضاد
insult
2
عبارت توهینآمیز
واژه تحقیرآمیز
مترادف و متضاد
derogatory term
insulting term
3
خط اتصال (موسیقی)
[فعل]
to slur
/slɜːr/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: slurred]
[گذشته: slurred]
[گذشته کامل: slurred]
صرف فعل
4
بریدهبریده حرف زدن
بهطور نامعلوم صحبت کردن (بهخاطر مستی، بیماری، خواب)
1.'Hey, you're gorgeous,' he slurred.
1. او بریدهبریده گفت: «هی، تو خوشگلی.»
5
بدون وقفه از یک نت به نت دیگر رفتن
متصل نواختن (موسیقی)
specialized
1.I can play it if I don't slur the notes.
1. من اگر نتها را متصل ننوازم، میتوانم آن (قطعه) را اجرا کنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
slumped
slump
slumlord
slumber
slum-dwelling
slurp
slush
slush fund
slushy
sly
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان