[فعل]

to think over

/θɪŋk ˈoʊvər/

فعل گذرا

[گذشته: though over] [گذشته: though over] [گذشته کامل: though over]

مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کامل فکر کردن خوب راجع به موضوعی فکر کردن

1.I'll think it over and give you an answer next week.

1. من درباره‌اش کامل فکر می‌کنم و هفته آینده به شما جواب می‌دهم.
2.I've been thinking over what you said.

2. من داشتم به چیزی که می‌گفتی فکر می‌کرده‌ام.