خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . محکم کردن
[فعل]
to toughen up
فعل گذرا و ناگذر
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
محکم کردن
سفت کردن، قوی و پراستقامت کردن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
take the sting out of
summon up
snap out of
pull socks up
pull on
trip over
conscience-stricken
blow away
come from
get ahead of
کلمات نزدیک
toughen
tough meat
tough decision
tough cookie
tough competition
toupee
tour
tour de force
tour guide
tour operator
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان