خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . متخصص کامپیوتر
[اسم]
el informático
/ˌimfɔɾmˈatiko/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: informáticos]
[مونث: informática]
1
متخصص کامپیوتر
1.No te recomiendo que trates de arreglar tu laptop. Llévalo a un informático.
1. من توصیه نمیکنم که خودت سعی کنی که لپتاپت را درست کنی. آن را به یک متخصص کامپیوتر ببر.
کلمات نزدیک
informal
mirar
idioma
cómo estás
contento
interrumpir
ordenar
profa
saludo
unir
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان