خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ادراک
[اسم]
la percepción
/pˌɛɾθepθjˈɔn/
غیرقابل شمارش
مونث
1
ادراک
آگاهی، احساس، درک
1.Después de dejar de fumar, mejoró su percepción de los sabores.
1. پس از ترک سیگار، درکش از مزهها بهتر شد.
کلمات نزدیک
tacto
gusto
olfato
vigilante
violencia
sensación
sensibilidad
visual
visión
audición
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان