خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لحظه
[اسم]
el rato
/rˈato/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: ratos]
1
لحظه
1.Voy a hacer la compra. Vuelvo en un rato.
1. میروم خرید کنم. یک لحظه دیگر برمیگردم.
کلمات نزدیک
querer
quedar
qué pena
precio
pintar
recoger
salir
saltar
sesión
siempre
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان