Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . تک
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
einzeln
/ˈaɪ̯nʦl̩n/
غیرقابل مقایسه
1
تک
یک دانه ای، یک به یک
1.Die Schüler mussten einzeln zum Schularzt kommen.
1. دانش آموزان باید یک به یک پیش دکتر مدرسه بیایند.
2.Dieses Mineralwasser gibt es nur als Sechserpack, nicht einzeln.
2. این آبمعدنی ها فقط به صورت بسته های شش تایی وجود دارد، تک نه.
تصاویر
کلمات نزدیک
einzelmensch
einzeller
einzelkind
einzelhändler
einzelheit
einzelne
einzelzimmer
einziehen
einzig
einzigartig
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان