[ضمیر]

ihm

/iːm/

1 [ضمیر اسامی مذکر و خنثی در حالت داتیو] به او، او را

  • 1.Der Detektiv ist ihm bis zu seinem Haus gefolgt.
    1. کارآگاه او را تا خانه‌اش دنبال کرد.
  • 2.Wegen ihm war ich im Gefängnis.
    2. به‌خاطر او من در زندان بودم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان