[صفت]

unbewusst

/ˈʊnbəˌvʊst/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: unbewusster] [حالت عالی: unbewusstesten]

1 ناخودآگاه ناآگاهانه

مترادف و متضاد unwillkürlich bewusst
  • 1.Es gibt unbewusste Bemühungen, sich nicht an die Vergangenheit zu erinnern.
    1. تلاش‌هایی ناخودآگاه برای به خاطر نیاوردن گذشته وجود دارد.
  • 2.Ich dachte, es wäre eine unbewusste Angewohnheit.
    2. من فکر کردم که این یک عادت ناخودآگاه بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان