Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بچه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
a babe in arms
/ə beɪb ɪn ɑrmz/
1
بچه
بی تجربه
مترادف و متضاد
baby
inexperienced
still wet behind the ears
1.Dave was just a babe in arms when he started his own business.
1. "دیو" وقتی کسب و کارش را شروع کرد بچه و بی تجربه بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
a
9/11
9-1-1
81 farnam street
67 mahan street
a bachelor's degree
a bag of bones
a bag of nerves
a bare-faced lie
a barrel of laughs
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان