Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بااستعداد
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
accomplished
/əˈkɑːmplɪʃt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more accomplished]
[حالت عالی: most accomplished]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بااستعداد
ماهر، استاد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
باهنر
1.She was an elegant and accomplished woman.
1. او یک خانم برازنده و بااستعداد بود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
accomplish
accompanying
accompany
accompanist
accommodations
accomplishment
according to cocker
accordion
accoucheuse
account
کلمات نزدیک
accomplish
accomplice
accompanying
accompany
accompanist
accomplisher
accomplishment
accomptant
accord
accordance
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان