[صفت]

accomplished

/əˈkɑːmplɪʃt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more accomplished] [حالت عالی: most accomplished]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بااستعداد ماهر، استاد

معادل ها در دیکشنری فارسی: باهنر
  • 1.She was an elegant and accomplished woman.
    1. او یک خانم برازنده و بااستعداد بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان