[قید]

admittedly

/ədˈmɪt.əd.li/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 در حقیقت به‌راستی، درواقع

  • 1.Admittedly, I could have tried harder.
    1. در حقیقت می‌توانستم بیشتر تلاش کنم.
  • 2.Admittedly, it is rather expensive, but you don't need to use much.
    2. درواقع، نسبتاً گران است، اما لازم نیست زیاد استفاده کنی.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان