Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آسپرین
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
aspirin
/ˈæsprɪn/
قابل شمارش
1
آسپرین
1.The doctor prescribed me two tablets of aspirin.
1. دکتر، دو ورق آسپرین برایم تجویز کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
aspire
aspiration
aspirate
aspirant
aspie
aspiring
ass
assail
assailant
assassin
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان