Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آدمکش
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
assassin
/əˈsæsən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آدمکش
قاتل
مترادف و متضاد
murderer
1.Lincoln’s assassin, John Wilkes Booth, was a professional actor.
1. قاتل "لینکلن"، "جان ویلکس بوث"، یک هنرپیشه حرفه ای بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
assailant
assail
ass
aspiring
aspirin
assassinate
assassination
assault
assault and battery
assay
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان