[اسم]

assassination

/əˌsæsəˈneɪʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ترور قتل

معادل ها در دیکشنری فارسی: ترور
مترادف و متضاد murder
  • 1.the assassination of President Kennedy
    1. ترور رئیس جمهور کندی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان