Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ترور
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
assassination
/əˌsæsəˈneɪʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ترور
قتل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ترور
مترادف و متضاد
murder
1.the assassination of President Kennedy
1. ترور رئیس جمهور کندی
تصاویر
کلمات نزدیک
assassinate
assassin
assailant
assail
ass
assault
assault and battery
assay
assegai
assemble
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان