Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . حساب بانکی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
bank account
/ˈbæŋk.əˌkɑʊnt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
حساب بانکی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حساب بانکی
1.I deposited the money into my bank account this morning.
1. من پول را امروز صبح به حساب بانکیام واریز کردم.
to open/close a bank account
حساب بانکی باز کردن/بستن
تصاویر
کلمات نزدیک
bank
banjo
banisters
banister
banishment
bank balance
bank card
bank draft
bank holiday
bank loan
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان