[صفت]

burgeoning

/ˈbɜrʤənɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more burgeoning] [حالت عالی: most burgeoning]

1 شکوفا رو به رشد

  • 1.The company hoped to profit from the burgeoning communications industry.
    1. شرکت امیدوار است که از صنعت رو به رشد ارتباطات بهره ببرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان