Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بورت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
burette
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بورت
توضیحاتی در مورد واژه burette
واژه burette به وسیلهای شیشهای گفته میشود که به شکل استوانهای عمودی مدرج با شیری در انتها ساخته میشود. این وسیله برای ریختن حجم دقیقی از واکنشگرهای مایع در آزمایشهای شیمی مورد استفاده قرار میگیرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
bureaucratic
bureaucrat
bureaucracy
bureau de change
bureau
burgas
burgee
burgeon
burgeoned
burgeoning
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان