[اسم]

chamber

/ˈtʃeɪmbər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اتاق خواب

معادل ها در دیکشنری فارسی: اتاق حجره اتاق خواب
  • 1.Lady Eleanor was found dead in her chamber.
    1. بانو "النور" مرده در اتاق خوابش پیدا شد.

2 مجلس نشستگاه

the upper chamber
مجلس اعلا

3 حفره محفظه، فضای خالی

the sound chamber
حفره [محفظه] صدا
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان