Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . (موی) شینیون
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
chignon
/ˈʃiːnjɑːn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
(موی) شینیون
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شینیون
1.long hair worn in a chignon
1. موهای بلند شینیون شده
تصاویر
کلمات نزدیک
chigger
chiffon
chiffchaff
chieftain
chiefly
chigoe
chihuahua
chilblain
child
child abuse
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان