Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . توضیح دادن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to clarify
/ˈklɛrəˌfaɪ/
فعل گذرا
[گذشته: clarified]
[گذشته: clarified]
[گذشته کامل: clarified]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
توضیح دادن
تبیین کردن، روشن کردن
1.Chapter 2 in the textbook clarifies the process of osmosis.
1. فصل دوم کتاب درسی پروسه گذرندگی را توضیح میدهد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
clarified butter
claret
clapping
clappers
clapper
clarinet
clarinetist
clarinettist
clary sage
clasp
کلمات نزدیک
clarification
claret
clarence
clare
clara
clarinet
clarinetist
clarity
clark
clarkson
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان