Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ازمدافتاده
2 . یغور (برای کفش و...)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
clunky
/ˈklʌŋki/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: clunkier]
[حالت عالی: clunkiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ازمدافتاده
دمده، قدیمی
مترادف و متضاد
old-fashioned
the clunky technology
فناوری ازمدافتاده
2
یغور (برای کفش و...)
کت و کلفت
1.He wore a clunky gold ring.
1. او یک انگشتر طلای یغور گذاشت.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
clumsy
clumsily
clump
clue in
clubhouse
cluster
clustering
clutch
clutch bag
clutch pedal
کلمات نزدیک
clunker
clunk
clumsy
clumsiness
clumsily
cluster
cluster bomb
clustered
clutch
clutter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان