[صفت]

coincident

/koʊˈɪnsɪdənt/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 هم‌زمان مقارن

  • 1.His birth was coincident with the end of the war.
    1. تولد او مقارن با پایان جنگ بود.

2 سازگار هماهنگ

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان