Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کنسرتو
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
concerto
/kənˈtʃɜːrtoʊ/
قابل شمارش
[جمع: concertos]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کنسرتو
[قطعهای موسیقی برای ارکستر با یک ساز تک نواز]
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کنسرتو
1.a concerto for flute and harp
1. قطعه موسیقی با فلوت و چنگ
2.a piano concerto
2. یک کنسرتو پیاتو
تصاویر
کلمات نزدیک
concertina
concerted effort
concerted
concert hall
concert
concession
concessionaire
concessionary
concessionary fare
conch
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان