[اسم]

concert hall

/ˈkɑnsɜrt hɔl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سالن کنسرت تالار کنسرت

معادل ها در دیکشنری فارسی: سالن کنسرت
  • 1.most concert halls are majestic.
    1. اکثر سالن‌های کنسرت باشکوه هستند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان