Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . وقت تلف کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to dawdle
/ˈdɔːdl/
فعل ناگذر
[گذشته: dawdled]
[گذشته: dawdled]
[گذشته کامل: dawdled]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
وقت تلف کردن
فسفس کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
وقت تلف کردن
1.Stop dawdling! We're going to be late!
1. اینقدر فسفس نکن! دیرمان میشود!
تصاویر
کلمات نزدیک
daw
davis
david
dave
dauntless
dawn
dawn chorus
dawn on
dawning
day
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان