Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پوسیده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
decayed
/dᵻkˈeɪd/
قابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پوسیده
تجزیهشده، فاسدشده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پوسیده
تباه
فاسد
گندیده
گند
کرمخورده
تصاویر
کلمات نزدیک
decay
decathlon
decathlete
decapitation
decapitate
decease
deceased
deceit
deceitful
deceitfully
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان