[اسم]

delineation

/dɪˌlɪniˈeɪʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 شرح تصویر، توصیف

مترادف و متضاد description sketch
  • 1.No clear delineation of responsibilities existed.
    1. شرح واضحی از مسئولیت ها موجود نبود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان