Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . غمانگیز
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
depressing
/dəˈpres.ɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more depressing]
[حالت عالی: most depressing]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
غمانگیز
افسردهکننده
1.Her letter was too depressing to read.
1. نامهاش به قدری غمانگیز بود که نمیشد آن را خواند.
2.I find this weather so depressing.
2. به نظرم این هوا بسیار افسردهکننده است.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
depressed
depress
depot
depository financial institution
deposit
depressingly
depression
depressive
deprivation
deprive
کلمات نزدیک
depressed
depressant
depress
depredation
depredate
depression
depressive
deprivation
deprive
deprived
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان