Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . توسعهدهنده
2 . برنامهنویس
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
developer
/dɪˈveləpər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
توسعهدهنده
آبادگر، بساز و بفروش
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آبادگر
property developers
بساز و بفروشان املاک
2
برنامهنویس
توسعهدهنده (وب یا نرمافزار)
1.We mostly use developers based in India.
1. ما بیشتر از برنامهنویسهای مستقر در هند استفاده میکنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
developed
develop a strong aversion
develop a particular liking for
develop
devastation
developing
developing countries
development
developmental
developments
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان