Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . لباس پوشیده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
dressed
/drest/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
لباس پوشیده
ملبس
مترادف و متضاد
clothed
naked
1.He was dressed in a dark gray suit.
1. او ملبس به کت و شلوار خاکستری تیره بود.
2.I usually get dressed before I eat breakfast.
2. من معمولا قبل از اینکه صبحانه بخورم لباس می پوشم.
3.They arrived early and I wasn't fully dressed.
3. آنها زود رسیدند و من نتوانستم کامل لباس بپوشم.
تصاویر
کلمات نزدیک
dressage
dress up
dress uniform
dress rehearsal
dress down
dressed to kill
dressed to the nines
dresser
dressing
dressing gown
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان