[صفت]

dressed

/drest/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 لباس پوشیده ملبس

مترادف و متضاد clothed naked
  • 1.He was dressed in a dark gray suit.
    1. او ملبس به کت و شلوار خاکستری تیره بود.
  • 2.I usually get dressed before I eat breakfast.
    2. من معمولا قبل از اینکه صبحانه بخورم لباس می پوشم.
  • 3.They arrived early and I wasn't fully dressed.
    3. آنها زود رسیدند و من نتوانستم کامل لباس بپوشم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان