Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تعادل
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
equivalence
/ɪˈkwɪvələns/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تعادل
برابری، هم سنگی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
همارزی
formal
1.There is no straightforward equivalence between economic progress and social well-being.
1. هیچ برابری مستقیمی بین پیشرفت اقتصادی و رفاه اجتماعی وجود ندارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
equity
equities
equitation
equitably
equitable
equivalent
equivocal
equivocate
equivocation
er
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان