[فعل]

to equivocate

/ɪˈkwɪvəˌkeɪt/
فعل ناگذر
[گذشته: equivocated] [گذشته: equivocated] [گذشته کامل: equivocated]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دوپهلو حرف زدن (عمدا) مبهم گویی کردن

مترادف و متضاد be ambiguous
  • 1.the government have equivocated too often in the past.
    1. دولت در گذشته بکرات دو پهلو حرف زده است [مبهم گویی کرده است].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان